قیمت روغن سوخته ۱۴۰۰
هیچ مدرکی مبنی بر ایمن بودن این ماده برای مصرف انسان وجود نداشت. ما بالاخره تی شرت های نخی خود را نمی خوریم. به همین ترتیب، روغن پنبه دانه با طعم ملایم و کمی زرد با روغن زیتون مخلوط شد تا هزینه ها کاهش یابد. این امر منجر به ممنوعیت کامل روغن زیتون تقلبی آمریکایی توسط ایتالیا در سال 1883 شد. شرکت Proctor & Gamble از روغن پنبه دانه برای تولید شمع و صابون استفاده کرد، اما به زودی متوجه شد که می توانند از یک فرآیند شیمیایی برای هیدروژنه کردن جزئی روغن پنبه دانه به چربی جامد استفاده کنند. شبیه گوشت خوک این فرآیند چربی های «ترانس» را تولید می کند که این محصول را در آشپزخانه بسیار متنوع می کند، حتی اگر هیچ کس واقعاً نداند که آیا باید این مواد زائد سمی سابق را به دهان خود بریزیم یا خیر. شیرینی را پوسته پوسته تر کرد. می توان از آن برای سرخ کردن استفاده کرد. می توان از آن در پخت و پز استفاده کرد. سالم بود؟ هیچ کس نمی دانست. از آنجایی که این چربی نیمه جامد تازه شکل گرفته شبیه غذا بود و تصمیم گرفته شد که این چربی به عنوان غذا به بازار عرضه شود. آنها این محصول جدید انقلابی را کریسکو نامیدند که مخفف روغن پنبه دانه کریستالیزه است. کریسکو به طرز ماهرانه ای به عنوان جایگزین ارزان تری برای گوشت خوک به بازار عرضه شد. در سال 1911، Proctor & Gamble کمپین درخشانی را راه اندازی کرد تا کریسکو را در هر خانواده آمریکایی قرار دهد. آنها یک کتاب دستور تهیه کردند که البته همه آنها از کریسکو استفاده می کنند و آن را رایگان دادند. این چیزی در آن زمان بی سابقه بود. تبلیغات آن دوره همچنین اعلام می کرد که کریسکو به دلیل منشاء گیاهی اش هضم آسان تر، ارزان تر و سالم تر است. این که پنبه دانه ها اساسا زباله بودند ذکر نشد. در طول 3 دهه بعد، کریسکو و سایر روغن های پنبه دانه بر آشپزخانه های آمریکا تسلط یافتند و جای گوشت خوک را گرفتند. در دهه 1950، روغن پنبه دانه به خودی خود گران شد و کریسکو بار دیگر به جایگزین ارزان تری یعنی روغن سویا روی آورد. خود دانه سویا مسیری غیرمحتمل را به سمت آشپزخانه آمریکایی طی کرد. دانه سویا که در اصل از آسیا بود، در سال 1765 به آمریکای شمالی معرفی شد و در 7000 سال قبل از میلاد در چین اهلی شده بود. دانه های سویا تقریباً 18 درصد روغن و 38 درصد پروتئین هستند که آن را به عنوان غذای مناسب برای دام ها یا مصارف صنعتی (رنگ، روان کننده های موتور) تبدیل می کند. از آنجایی که آمریکایی ها قبل از جنگ جهانی دوم تقریباً هیچ توفو نمی خوردند، دانه های سویا کمی یا اصلاً آن را وارد رژیم غذایی آمریکایی ها نکردند. همه چیز در طول رکود بزرگ شروع به تغییر کرد، زمانی که مناطق وسیعی از ایالات متحده تحت تأثیر خشکسالی شدید قرار گرفتند - کاسه گرد و غبار. دانه سویا می تواند به بازسازی خاک از طریق توانایی خود در تثبیت نیتروژن کمک کند. به نظر می رسد که دشت های بزرگ آمریکا برای کشت سویا ایده آل بوده است، بنابراین آنها به سرعت پس از ذرت به دومین محصول پردرآمد تبدیل شدند. در همین حال در سال 1924 انجمن قلب آمریکا تشکیل شد.
شرکت های بازیافت روغن سوخته
حقیقت پشت آگهی: سه سال قبل از آن، در سال 1959، به روسای نفت آمریکا هشدار داده شده بود که سوزاندن سوخت های فسیلی می تواند منجر به گرمایش جهانی "برای ذوب یخ و غرق کردن نیویورک" شود. دانش آنها فقط رشد کرد. در سال 1991، «شهروندان آگاه برای محیط زیست»، گروهی از شرکت های زغال سنگ و آب و برق اعلام کردند که «روز قیامت لغو شد» و پرسیدند: «چه کسی به شما گفته است که زمین در حال گرم شدن است... جوجه کوچولو؟آنها از شواهد "ضعیف"، شواهد "غیرموجود"، مدل های آب و هوایی نادرست شکایت کردند و اظهار داشتند که فیزیک "مقدم به بحث است". حقیقت پشت تبلیغات: به جای هشدار به مردم در مورد گرمایش جهانی یا اقدام، فسیل شرکت های سوخت تا زمانی که می توانستند ساکت ماندند.اما در اواخر دهه 1980، جهان با بحران آب و هوایی بیدار شد، چیزی که اکسون آن را "رویداد بحرانی" نامید. دستگاه روابط عمومی صنعت سوخت فسیلی وارد عمل شد و یک استراتژی را مستقیماً اجرا کرد. خارج از کتاب بازی بزرگ تنباکو: سلاح سازی علم علیه خود. Mobil و ExxonMobil یکی از جامع ترین کمپین های انکار آب و هوا در تمام دوران را اجرا کردند، با حمله در دهه 1980، حمله برق آسا در دهه 1990 و ادامه پیام ها تا اواخر دهه 2000. "تبلیغات" آب و هوای آنها - تبلیغاتی که به عنوان سرمقاله پنهان شده بودند - در صفحه اول نیویورک تایمز و روزنامه های دیگر ظاهر شد و بخشی از آن چیزی بود که محققان آن را "طولانی ترین، منظم (هفتگی) استفاده از رسانه ها برای تأثیرگذاری بر مردم و نخبگان می نامند. نظر در آمریکای معاصر». برای مثال، بین سال های 1996 و 1998، موبیل 12 آگهی تبلیغاتی را با مذاکرات کیوتو سازمان ملل متحد در سال 1997 اجرا کرد که در مورد اینکه آیا بحران آب وهوایی واقعی و ساخته دست بشر است یا خیر، و 10 مورد نیز جدیت آن را کم اهمیت جلوه می داد. یکی از آگهی ها پیشنهاد کرد: «زنگ را بازنشانی کنید».